چگونه آدم مفيدي باشيم ؟

۱۰ بازديد

بي خود بودن

ديگران را بپذيريد. بيشتر بر روي شباهت ها تمركز كنيد تا تفاوت بين شما و بستگانتان. حتي اگر سبك زندگي يا تربيتي مشابه نداشته باشيد ، ممكن است راه هايي براي اتصال آنها به روشي دوست داشتني و پذيرنده وجود داشته باشد. به جاي تصور بدترين چيز ، به ديگران شك و ترديد را منتفع كنيد.
به عنوان مثال ، بگذاريد بگوييم كه نزديكان شما نمايش هاي تلويزيوني خاصي را تماشا مي كنند يا بازي هاي ويديويي خاصي را دوست دارند. شايد شما در كارها سليقه ديگري داشته باشيد. حاضر باشيد اين چيزهاي جديدي را كه از آن لذت مي برند امتحان كنيد.
بگذاريد در مورد موارد خاصي كه دوست دارند "معلم" شوند. در نظر بگيريد كه از آنها مواردي مانند "من مي بينم كه دوست داريد اين بازي ويديويي را انجام دهيد. در مورد برخي از شخصيت هايي كه دوست داريد براي من بگوييد. آنها چه نوع قدرت دارند؟"
فقط به دليل اينكه بچه گرا هستند منفي نباشيد در مورد برخي فعاليت ها خودداري كنيد. بياييد بگوييم شما در دبيرستان هستيد و با پسر عموي هشت ساله خود كه مي خواهد با عروسك ها بازي كند در حال معاشرت هستيد. حتي اگر فكر مي كنيد بازي با عروسك ها سرگرم كننده و جالب نيست ، از احساس بد آنها در مورد آنچه دوست دارند بپرهيزيد.



نسبت به جامعه خود تعهد نشان دهيد. اگر چند وقت يكبار با اقوام جوان خود رفته ايد ، يا شايد آنها را نشسته ايد ، فكر كنيد كه آنها را به مكان هاي مختلف غير از مغازه ها يا مكان هاي بازي ببريد. اگر از طريق مشاغل كوچك ، دولت محلي يا هنرهاي خلاق در جامعه خود فعال هستيد ، به آنها نشان دهيد كه چه مي كنيد. [4]
به عنوان مثال ، بگذاريد بگوييم كه شما يك هنرمند هستيد ، و آنها قصد دارند آثار كلاس هنري شما را در يك مركز جامعه محلي نشان دهند. استفاده از آنها را براي ديدن مركز اجتماع و كارهاي هنري در نظر بگيريد.
با نزديكان جوان خود تاريخ محلي را كاوش كنيد. شايد در شهر شما كارخانه ها ، فروشگاه ها ، پارك ها يا موزه هاي قديمي وجود داشته باشد كه زندگي سالها پيش را برجسته مي كند. به آنها كمك كنيد تا در طول تاريخ جامعه خود را بدانند.
به آنها بياموزيد كه از ديگران در جامعه خود قدرداني و احترام بگذارند.


يك حمايت عاطفي باشيد. الگو بودن بودن همچنين ممكن است به معناي حمايت و توجه غيرمستقيم شما در زمان دسترسي و توانايي اين كار باشد. برخي از بچه هاي جوان ممكن است در مدرسه يا محل كار با مشكلات رواني مقابله كنند. روي آنچه آنها نياز دارند تمركز كنيد و درمورد آنچه كه آنها را آزار مي دهد صحبت كنيد.[5]
از مهارت گوش دادن فعال استفاده كنيد. ارتباط چشمي خود را خوب حفظ كنيد. اگر آنها در مورد مسئله دشواري براي آنها صحبت مي كنند اعتبار سنجي را ارائه دهيد. بگوييد ، "به نظر مي رسد دشوار است" يا "اين شرايط سخت است."
اطمينان حاصل كنيد كه آنها از طريق شما و ديگران پشتيباني مي كنند. در مورد كارهايي كه مي توانيد براي كمك به شما انجام دهد يا اينكه چه حمايتي مي توانيد ارائه دهيد باز كنيد. در نظر داشته باشيد كه بگوييد: "من مي دانم كه دوران سختي را پشت سر مي گذاري. فقط بدان كه من اينجا براي تو هستم. اگر لازم باشد درباره هر چيزي صحبت كني مي تواني به من مراجعه كني.
وقتي صدمه مي بينند بغل كنيد. وقتي پنجره هاي بالا كار خوبي انجام مي دهند ، به آنها بدهيد. اين به اعتماد به نفس آنها كمك مي كند.


به آنها احساس امنيت دهيد. به كودكان كم سن و سال "يك پايگاه امن" بدهيد تا در آنجا احساس امنيت كنند. اگر به ديدار اقوام جوان خود رفته ايد و زندگي در خانه آنها هرج و مرج است ، مكان هاي ديگري مانند خانه يا مكان هاي عمومي امن را پيدا كنيد كه باعث مي شود احساس امنيت كنند. و بالعكس ، اگر آنها در هنگام حضور در جمع مضطرب هستند ، روش هايي را پيدا كنيد كه باعث مي شود در آن مكان هاي عمومي احساس محافظت كنند. [6]
با داشتن كودكان خردسال زير 10 سال ، مراقب باشيد كجا هستند و به ويژه در مكان هاي عمومي چه كاري انجام مي دهند. اجازه ندهيد كه آنها بدون نظارت بيش از حد سرگردان شوند.
از بردن آنها به مكانهايي كه ممكن است رفتارهاي مبتذلانه داشته باشد يا احساس ناراحتي داشته باشند ، خودداري كنيد.
اجازه ندهيد آنها فيلم يا تلويزيوني تماشا كنند كه محتواي آن بالغ باشد ، به خصوص اگر ترسناك يا خشن باشد.




تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.