coldnews

اخبار

نظر حاج رضايي در مورد قرارداد ويلموتس

۸ بازديد

امير حاج رضايي ، يك كارشناس فوتبال ، در روزنامه اعتماد درباره درخواست عقد قرارداد با ويلموتز نوشت: "ما نه تنها در مورد ويلموتس شكست خورديم." ما هميشه شكست مي خوريم. زيرا فوتبال ما توسط افراد مبتني بر دروغ ، رياكاري و منافع شخصي اداره مي شود. در چنين شرايطي طبيعي است كه از دست مي دهيم. ما ممكن است در مدت زمان كوتاهي مانند برندگان به نظر برسيم ، اما بازنده هستيم. ما در فيفا ، IFA و داوري ورزشي چند مورد داريم؟ چند قرارداد بي ربط امضا مي كنيم؟ چند مورد از اين پرونده ها برنده شده ايم؟ آيا وكيل نداريم؟ وكيل نداريد؟ جامعه ما را چگونه مي بيند؟ اين كشور مملو از افراد تحصيل كرده است. چرا آنها به گوشه و كنار خانه ها رانده مي شوند؟ چرا آقاي دادكان خانه دار است؟ چرا آقاي محمد مايلي خانه دار پير است؟ تنها گناه آنها اين است كه آنها پاك و سالم هستند. آنها افراد پاك و سالم را به گوشه و كنار خانه ها سوار كردند و نتيجه اين كار است! به خاطر سنم چيزهاي زيادي را به خاطر مي آورم. قبل از انقلاب رئيس جمهور فدراسيون داشتيم به نام حسين مباشر. او لباس تيم ملي را به خانه برد و نشست. ما عاشق مردم بوديم. آنها عاشق خدمت به فوتبال ، مردم و كشورشان بودند. آنها با وجود همه مشكلات با عشق كار كردند. كي اين ريختگي ها بود؟ اما امروز بيشتر افرادي كه منصوب مي شوند ، چه در فدراسيون فوتبال و چه در باشگاه ها ، حتي نام آنها را نشنيده ام. چطور ممكن است يك فرد 70 ساله در فوتبال باشد و مردم را در پست هاي رهبري نشناسد؟ كسي كه سرمربي مي شود ، نبايد يك فوتباليست مشهور باشد ، بلكه بايد با خرد و پاكدامن باشد. علاوه بر دانش و تاريخ ، مديريت بايد سالم باشد. طي روزهاي گذشته اتفاقي افتاده است كه واقعاً مرا علاقه مند كرده است. 4 روز پيش مردي از قسمت جنوبي تهران با من تماس گرفت و درخواست كمك كرد. او گفت كه صاحب من به من جواب داد و اگر نه براي دخترم ، من و همسرم در توالت مي خوابيديم. يكي از پيامهاي او بسيار تكان دهنده بود. او براي من نوشت كه كار من نقاشي است و اگر كسي را مي شناسيد كه مي خواهد خانه خود را نقاشي كند ، مرا معرفي كند ، زيرا اين روزها مردم ديگر نمي خواهند خانه هاي خود را نقاشي كنند و مشكلات بزرگي دارند. فرمود خداوند نبايد پدر را براي همسر و فرزندان خود شرمنده كند. من به او گفتم كه اين در اختيار من نيست ، اما من مي توانم به شما كمك كنم تا مبلغ را كمك كنم ، و اگر اين مقدار گره كارت را حل كرد ، شماره كارت را براي من ارسال كنيد. بنده خدا خيلي از او تشكر كردم و گفت: "آدرس را به من بدهيد تا من خانه شما را تميز كنم." گفتم نيازي نيست ، فقط از من بخواهيد كه ديگر با من تماس نگيرد. من اين را به او گفتم نه به اين دليل كه او نمي خواست مجدداً از شما درخواست كمك كند ، بلكه به اين دليل كه پيام هاي او به من صدمه مي زند ، و خدا مي داند كه او روياي من را از من دور كرد. من خواب نمي بينم كه يك جوان در اين راه خود را بشكند و گريه كند ، بعد عده اي بروند و با سرمايه ملي اين كار را انجام دهند. وقتي ما صحبت مي كنيم ، آنها اين و آن را مي گويند. بنابراين اين زمان مانند زمان قبلي نيست. اين بار ، اگر آنها اقدامي نكنند ، منظور من يك اقدام اساسي و تعيين كننده است ، فوتبال براي من خواهد مرد. نه تنها فوتبال در حال از بين رفتن است بلكه بشريت نيز هست.